English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3970 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
trail U بدنبال حرکت کردن
trailed U بدنبال حرکت کردن
trailing U بدنبال حرکت کردن
trails U بدنبال حرکت کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
jackknife U بدنبال
thereinafter U بدنبال ان
ensuite U بدنبال هم
trailed U بدنبال کشیدن
to prospect [for] U گشتن [بدنبال]
trailing U بدنبال کشیدن
trails U بدنبال کشیدن
entrain U بدنبال کشیدن
trail U بدنبال کشیدن
tows U باطناب بدنبال کشیدن
tow U باطناب بدنبال کشیدن
snooping U بدنبال غذا پوییدن
snooped U بدنبال غذا پوییدن
take on <idiom> U بدنبال چیزی بودن
snoop U بدنبال غذا پوییدن
snoops U بدنبال غذا پوییدن
tags U برچسب زدن بدنبال اوردن
wake surfing U موج سواری بدنبال قایق
tag U برچسب زدن بدنبال اوردن
cases U محل ماهیگیری سگان بدنبال شکار
case U محل ماهیگیری سگان بدنبال شکار
succeed U بدنبال امدن بطور توالی قرار گرفتن
succeeded U بدنبال امدن بطور توالی قرار گرفتن
succeeds U بدنبال امدن بطور توالی قرار گرفتن
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
snoop U بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snooping U بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snoops U بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snooped U بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
blue flag U پرچم ابی برای علامت دادن بکسی که اتومبیل دیگری بدنبال و نزدیک اوست تا راه بدهد
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
sail U باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sailed U باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sailings U باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
braids U ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
lumbers U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
braided U ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
lumbering U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
lumbered U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
lumber U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
braid U ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
move on U ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
loiter U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loitered U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loiters U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loitering U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
have way on U حرکت کردن
inch U حرکت کردن
whir U حرکت کردن
waggling U حرکت کردن
waggles U حرکت کردن
waggled U حرکت کردن
waggle U حرکت کردن
sail U حرکت کردن
get under way U حرکت کردن
to bear oneself U حرکت کردن
departures U حرکت کردن
moved U حرکت کردن
skew U کج حرکت کردن
skewing U کج حرکت کردن
skews U کج حرکت کردن
moves U حرکت کردن
departure U حرکت کردن
to weigh anchor U حرکت کردن
move U حرکت کردن
sailings U حرکت کردن
sailed U حرکت کردن
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
lugged U سنگین حرکت کردن
spiralling U بطورمارپیچ حرکت کردن
spiralled U بطورمارپیچ حرکت کردن
lugging U سنگین حرکت کردن
spiraling U بطورمارپیچ حرکت کردن
spiraled U بطورمارپیچ حرکت کردن
spiral U بطورمارپیچ حرکت کردن
range U سیر و حرکت کردن
submarine U زیردریا حرکت کردن
lazier U باکندی حرکت کردن
make leeway U حرکت پهلویی کردن
underway U در حال حرکت کردن
trance U باچالاکی حرکت کردن
spirals U بطورمارپیچ حرکت کردن
lazy U باکندی حرکت کردن
laziest U باکندی حرکت کردن
dart U بسرعت حرکت کردن
darted U بسرعت حرکت کردن
darting U بسرعت حرکت کردن
trances U باچالاکی حرکت کردن
crawfish U به پشت حرکت کردن
lugs U سنگین حرکت کردن
to make an early start U زود حرکت کردن
lug U سنگین حرکت کردن
jink U بسرعت حرکت کردن
zigzags U حرکت زیگزاگی کردن
zigzagging U حرکت زیگزاگی کردن
zigzagged U حرکت زیگزاگی کردن
zigzag U حرکت زیگزاگی کردن
larrup U سنگین حرکت کردن
sneak U دزدکی حرکت ه کردن
spanks U با سرعت حرکت کردن
to tail to the tide U باجزرومد حرکت کردن
crabs U به پهلو حرکت کردن
whirry U بعجله حرکت کردن
to bolt U ناگهانی حرکت کردن
spank U با سرعت حرکت کردن
to move on U واداربه حرکت کردن
infile U به ستون دو حرکت کردن
sail U با نازوعشوه حرکت کردن
crab U به پهلو حرکت کردن
sneaks U دزدکی حرکت ه کردن
sneaked U دزدکی حرکت ه کردن
submarines U زیردریا حرکت کردن
streaks U بسرعت حرکت کردن
spanked U با سرعت حرکت کردن
pule U باصدا حرکت کردن
sailings U با نازوعشوه حرکت کردن
skeet U باسرعت حرکت کردن
sailed U با نازوعشوه حرکت کردن
streaking U بسرعت حرکت کردن
ranges U سیر و حرکت کردن
streak U بسرعت حرکت کردن
ranged U سیر و حرکت کردن
streaked U بسرعت حرکت کردن
hulk U باسنگینی ورخوت حرکت کردن
fudges U فریفتن اهسته حرکت کردن
paddled U با باله شنا حرکت کردن
paddle U با باله شنا حرکت کردن
fudged U فریفتن اهسته حرکت کردن
hulks U باسنگینی ورخوت حرکت کردن
lobbing U با تنبلی وسنگینی حرکت کردن
accost U در امتداد چیزی حرکت کردن
fudge U فریفتن اهسته حرکت کردن
proceed U رهسپار شدن حرکت کردن
departs U روانه شدن حرکت کردن
leapfrogs U باجست وخیز حرکت کردن
proceeded U رهسپار شدن حرکت کردن
maneuver U حرکت دادن یاحرکت کردن
lobs U با تنبلی وسنگینی حرکت کردن
lobbed U با تنبلی وسنگینی حرکت کردن
maneuver U حرکت جنگی مانور کردن
departing U روانه شدن حرکت کردن
paddles U با باله شنا حرکت کردن
fudging U فریفتن اهسته حرکت کردن
lomomote U از جایی بجایی حرکت کردن
accosted U در امتداد چیزی حرکت کردن
skulks U گروه دزدکی حرکت کردن
skulking U گروه دزدکی حرکت کردن
skulked U گروه دزدکی حرکت کردن
move U حرکت کردن تکان خوردن
skulk U گروه دزدکی حرکت کردن
to outgo U حرکت کردن [به مقصدی] [کشتی]
choking U مسدود کردن از حرکت بازداشتن
sway away U رد کردن ضربه با حرکت بدن
moved U حرکت کردن تکان خوردن
rippling U بطور موجی حرکت کردن
change down U به دنده سنگین حرکت کردن
skips U رقص کنان حرکت کردن
skipped U رقص کنان حرکت کردن
To move backwards and forwards. U عقب وجلو حرکت کردن
skip U رقص کنان حرکت کردن
moves U حرکت کردن تکان خوردن
ripple U بطور موجی حرکت کردن
rippled U بطور موجی حرکت کردن
ripples U بطور موجی حرکت کردن
to bolt U با سرعت زیاد حرکت کردن
ambulate U حرکت کردن درحرکت بودن
to fall down the river U باجریان رودخانه حرکت کردن
belt U باشدت حرکت یا عمل کردن
shuffles U این سو وان سو حرکت کردن
zoomed U با صدای وزوز حرکت کردن
criss-cross U بهطور متقاطع حرکت کردن
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1meaning of taking law
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com